Saturday, June 9, 2007

آخر کار روزنامه نگاری
باز هم این دوستان مطبوعاتی ما تو ایران دست گل به آب دادن. اصلا انگار نه انگار که این جماعت اسمشون روزنامه نگاره و یه
مسولیت هایی قراره داشته باشن. حتی دیگه برای کار کردن یه خبر به خودشون زخمت نمی دن در مورد صحت آن اقلا یه نگاهی به منابع اینترنتی بکنند
روزنامه اعتماد ملی چند روز پیش یه خبر کا ر کرده بود با این عنوان که کانادا یک دزد حرفه ای ماشین را از این کشور اخراج کرده
و او را به ایرا ن فرستاده است. بعدش هم سایت حادثه عینا همون خبر را روی صفحه گذاشته است
در حالی که اگه این دوستان به خودشون یه زحمت کوچولو می دادن و تو اینترنت جستجومی کردن فقط با صرف چند دقیقه وقت چنین اشتباه فاحشی را در مورد یک جوان ایرانی که مبتلا به بیماری روحی اسکیزوفرنیا یعنی مشکل چندگانگی شخصیت است نمی شدند. داستان زندگی بهنود سعادت خانی که به نا روا از کانادا اخراج شد، همین الان هم تو چند سایت و وبلاگ هست. روزنامه ها و رادیو و تلویزیون کانادا هم راجع بهش کلی حرف زدند . اونوقت روزنامه فخیمه اعتماد ملی چنین عنوانی را بدون تحقیق و مطالعه به این بنده خدا می دهد
این هم دیگه آخر کار روزنامه نگاریه والله

Tuesday, May 29, 2007

اختلاط فرهنگ ها
امشب که از کالج بر می گشتیم به اتفاق یکی از هم کلاسی های خوب افغانمان ، آقای کریم پارکر که از نویسندگان و روزنامه نگاران
مقیم تورنتو هستند کلی راجع به زندگی افغان های مهاجر تو کشوری مثل کانادا حرف زدیم. جالبه که به زعم ایشون هم هنوز خیلی از خانواده های افغان با همون فرهنگ و اعتقادات سنتی خودشون زندگی می کنند. هر چند که بعضی از آنها هم با فرهنگ جامعه جدید خودشون را تطابق دادند و خوبی آن را گرفتند و بدی آن را گذاشتند
یاد یکی از دوستان جوان افغانم افتادم. پارسال با هم تو کالج هم کلاس بودیم.تقریبا 20 ساله بود. روزها می آمد کالج و شب ها می رفت تو یه پیتزا فروشی سخت کار می کردش. طفلکی سر کلاس اصلا رمق نداشت.این دختر افغان نه ابرو بر می داشت و نه آرایش می کرد و موهای صورتش را اصلاح می کرد. پدرش هم چند سال پیش فوت شده بود و او مسوول بخش اصلی مخارج خونه بود. می گفت مادرش اجازه نمی ده که حتی با جنس مخالفش تلفنی حرف بزند و برود بیرون
می گفت دلش می خواهد که با پسر دلخواهش دوست بشود و بعد با ان کسی که دوست دارد ازدواج کند اما در فرهنگشون این کار محال بود. می گفت البته اینجا بیشتر آزادی دارم تا افغانستان ،اینجا لااقل می تونم بروم درس بخونم و برم کار کنم
خلاصه کلی یاد این دختر کردیم.یادش به خیر

Monday, May 21, 2007


ترازدی مهاجرت

تراژدی یک پسر ایرونی 23 ساله را که داره به ایران دیپورت می شه را شنیدین ؟ کلی رسانه های کانادایی راجع بهش حرف زدند
گزارش کامل را از اینجا ببینید در زمانه

کانادای انگلیسی

امروز کانادا تعطیل رسمی بودش. سه روز تعطیلی داشتیم . سالگرد تولد ملکه ویکتوریا ( ملکه انگلیس که در 24 ماه می 1819 به دنیا آمده بود) را هر سال تو کانادا جشن می گیرند. کاناادا به عنوان مستعمره انگلیس، سالیان سال است که این کار را می کند .
همه جا تعطیل می شود . مردم هم از فرصت ستفاده می کنند می زنند می روند مسافرت و اردو.
هوا هم که دارد کم کم اگه خدا بخواهد گرم می شه .الا ن هم داشتند تو خیابون ها آتیش بازی می کردند



Thursday, May 17, 2007

این ایرونی های بنده خدایی که خارج از کشور زندگی می کنند مشکلاتشون که یکی دوتا نیستش .
حالا آقای بوش هم هی تند و تند لطفشون شامل حال ایران می شود و واسه خاطر این که مردم یادشون نرود هر از چند گاهی یادآور می شوند که ایران در راس کشورهای ترویست دنیا قرار دارد.
یک گزارشی در این راتباط گرفتم که بد نیست ببینیدش .


گزارش کامل را از اینجا ببینید در بی بی سی

Wednesday, May 16, 2007

دوچرخه می رونم

همش می گم خدا خیرش بدهد نیک آهنگ کوثر را که این همه از دوچرخه سواری تعریف کرد و بالاخره بنده را هم ترغیب کرد که یک دوچرخه بخرم .
نمی دونین که چه حالی داره که با دوچرخه برین تو این خیابون های تورنتو ، تو هوای آفتابی شهر یه چرخی بزنین . جالبه که دیروز برای اولین بار با دوچرخه رفتم تا بالای خیابون یانگ ، قرار مصاحبه داشتم ، مصاحبه کردم و برگشتم.
ما که تو ایران همیشه با آژانس های همشهری می رفتیم این ور و اون ور برای مصاحبه اینجا با دوچرخه هم می ریم و کار مطبوعاتی می کنیم.
آدم اولش فقط یاد بچگیاش می افته . یاد کوچه پس کوچه های تهران. سر ظهر که می شد همیشه دوچرخه دادش کوچیکترم را بر می داشتم همه که خوابشون می برد می زدم تو کوچه بازی.
دیگه خیلی که پیشرقت کرده بودم بدون دست می روندم. یه دفعه هم همچین خوردم زمین که نگو .
البته اینجا یه کلاههای مخصوصی هستش که باید بروم بخرم که خدای نکرده سر نازنین را از دست ندهم.
Hosted by LiveDigital.com!

Monday, May 7, 2007


این آبشار رمانیک !

آبشار نیاگارا به پایتخت عروسی های کانادا تبدیل شده است.آبشار نیاگار یکی از شهرهای رمانتیک دنیا محسوب می شه که برای خیلی از زوج ها امکانات اقامت و تفریح و سرگرمی دارد.
این آبشار که درست در مرز کانادا و امریکا واقع شده 57 متر ارتفاع دارد. البته در بخش کانادایی آن که به مراتب زیبا تر است از قسمت آمریکاییش .

قدرت و شتاب آب اونقدر زیاد است که حتی وقتی از چند متری آن حرکت می کنی باران ناشی از ریزش آب به داخل دریاچه کوچیک زیر آبشار رهگذران و بازدیدکنندگان را حسابی مرطوب می کند .
هوا که خوب می شه آبشار پاتوق خیلی از ایرونی ها می شه . ما هم آخر هفته دیدیم بالاخره آفتاب اومده بیرون و هوا خوب شده. بلند شدیم با چند تا از دوستان و همکاران زدیم رفتیم نیاگارا.
یک مینی بوس پر آدم. کباب و آتیش و چایی و خلاصه همه چیز عالی بود
.
Hosted by LiveDigital.com!


Hosted by LiveDigital.com!

Hosted by LiveDigital.com!

Wednesday, May 2, 2007


عکس بم در " تورنتو استار"

دیروز روزنامه تورنتو استار که یکی از پر تیراژترین روزنامه های کانادایی است نصف صفحه سومش را به یک عکس جالب از شهر بم ایران بعد ار زلزله اختصاص داده بود .
اسم راهب هماوندی عکاس خوب همشهری و همکار قدیمیم هم پایین عکس خورده بود .
تورنتو استار این عکس را از خبرگزاری اسوشیتد پرس گرفته بود هر چی گشتم دیدم این عکس اونقدر گویا است که بدون نوشتن مقاله و گزارش فقط با یک خط توضیح تو این روزنامه کار شده است. این عکس نشون می داد که بعد از گذشت سه سال از زلزله بم که 26 هزار نفر کشته به جا گذاشت، هنوز فعالیت های اقتصادی تو این شهر پا نگرفته است و هنوز مغازه و بازرای درست نشده است
Hosted by LiveDigital.com!

Saturday, April 28, 2007

کفترای کانادایی

آقا اینجا امامزاده و این جور چیزا نداره اما این کفتراش اونقدر امنیت دارند که خدامی دونه . اصلا از هیچ کس نمی ترسند.
همه جا پاتوق دارند. جمع می شوند ملت هم براشون غذا می ریزن ، د بخور .
قشنگ باهات راه می روند، کم مونده دیگر بیان تو بغلت بشینند.
آدم تعجب می کند . و جالبه که هیچ کس کوچیکترین ازاری بهشون نمی رسونه. نه کوچیک و نه بزرگ.
بعضی وقتا با خودم می گم چی می شد که آدم ها هم تو کشور ما این قدر امنیت داشتند .
اینجا که یه کفتر این قدر حقوقش رعایت می شه ، پس تکلیف حقوق انسان ها روشنه .
Hosted by LiveDigital.com!

Thursday, April 26, 2007

آقا این بر و بچه های بورسیه وزرات علوم ایران همین که پاشون می رسه به خارج دیگه دلشون نمی خواد برگردن وبه این مملکت خدمت کنند .
این دولت هم که هر کاری می کنه درست نمی شه . حتی وثیقه هاشون را هم که به خراج می گذاره انگار ه انگار گفتیم بریم سراغ یکی از این بچه ها و با هاشون یه گپی بزنیم ببینیم آخه حرفشون چیه ؟ پدرم در اومد تا یکیشون حاضر شدش مصاحبه کنه .
.
گزارش کامل را از اینجا ببینید در بی بی سی

Monday, April 23, 2007

Hosted by LiveDigital.com!


این هم بازیگر نقش لیلا در فیلم صمد
Hosted by LiveDigital.com!
بهروز وثوقی کتابش را برای ایرونی های مقیم تورنتو امضا می کند
Hosted by LiveDigital.com!

یادآوری خاطرات گذشته اشک بهروز وثوقی را در آورد
عکس یادگاری با بچه های دانشکده


Hosted by LiveDigital.com!

Sunday, April 22, 2007



قیصر همیشه قیصر !
الان دارم از جایی می آیم که بهروز وثوثی آنجا بود. اصلا انگار این آدم همیشه برای همه همون قیصره. هنوز سرپا و شق و رق و خوش تیپه. می گن که خانومش هم خیلی روش حساسه. واسه همینم امشب تو مراسمی که واسه تقدیر از اون در تورنتو برگزار شده بود ، اول از همه یاد زنش کرد و گفت که نتونسته بیاد . خلاصه جای شما خالی بود کلی انرژی گرفتیم برگشتیم. خیلی از هنرپیشه های هم دوره ای بهروز وثوقی هم امشب اونجا بودند. دیگه خیلی ها هم براش پیام فرستاده بود. یکی از جاهای خیلی باحال برنامه امشب اوجا بودش که یکی از خواننده های ایرونی تورنتو با صدای زیباش آوازها و موسیقی متن فیلم های وثوقی را اجرای زنده کرد و اشک بهروز وثوقی را در آورد. مراسم خیلی سنگینی بود. ایرونی های تورنتو سنگ تموم گذاشته بودن. واسه خرید کتاب و گرفتن امضای وثوقی هم کلی همه تو صف واستادن
جالب این که بین این همه آدم یه دختر 18 ساله ایرونی که به اصطلاح نسل سومیه که بهروز وثوقی را می شناسد، یه نوشته کوتاه آماده کرده بود و قرائت کرد که نشون می داد ، این آدم برای همیشه تو یادها می مونه و برای همه همون قیصره

.

Friday, April 20, 2007

آفتاب امروز


آفتاب بالاخره امروز تو تورنتو در آمده . از یک هفته پیش همه مرتب وضعیت هوا را چک می کردند تا ببینند کی این هوای بیخود تورنتو آفتابی می شه . مردم بیچاره ها عقده ای شدن همین که یه خورده آفتاب در می آد ، همه از خود بی خود می شن. . اوایل که اومده بودیم اینجا خندمون می گرفت ، ولی الان می فهمیم که بندگان خدا واقعا حق دارنماهها سوز سرما را تحمل می کنند ، خیلی ها هم افسردگی می گیرن. از بس کی آفتاب نمی بینند و تو سرمای هوا جایی برای رفتن ندارن امروز داشتم از پنجره اتاق بیرون را گاه می کردم، همه با لباس های تابستونی زدن بیرون
رو نیمکت خیابون ها نشستن حموم آفتاب می گیرن

.
.

Friday, April 13, 2007

! یادت به خیر همشهری
بالاخره برو بچه های همشهری شروع کردند . داشتم وبلاگشون را می دیدم. یادش به خیر اون وقتا که همشهری بودیم. روزهای خوشمون بود.
دیگه این اواخر خیلی کار کردن تو همشهری سخت شده بود. هر روز یک مدیریت جدید با سلیقه های جدید. این همه را خسته کرده بود. واقعا چنین پدیده ای در همه جای دنیا نادر است. روزنامه ای را که این همه براش زحمت کشیده شد را یک شبه به نابودی کشاندن کار ساده ای نیست. ظاهرا اوضاع دارد هر روز بدتر می شود تا اون جا که جون همه را به لبشون رسونده. رفتن بچه ها وبلاگ زدن. دمشون گرم. و خدا قوت
رشته رقص ایرانی در دانشگاه تورنتو

این جا آن قدر همه چیز تخصصی است که برای هر موضوعی رشته مخصوصش را در دانشگاهها درست کردند.
الان چند وقت می شه که رشته رقص خاورمیانه و ایرنی را تو یکی از دانشگاههای تورنتو راه انداختند.
بیشتر دانشجو هاش هم غیر ایرانی هستند.
ولی استادش یک پسر آذری زبان ایرانی است به اسم ساشار.
.
استاد رقص است . طراح رقص است . خلاصه خیلی تو کارش وارد است.
مصاحبه اش را ببینید.
گزارش کامل را از اینجا ببینید در بی بی سی


جریمه های رانندگی بالا رفت !
دست دولت انتاریو درد نکند که دارد همین جوری جریمه ها ی رانندگی را بالا می برد.
از این به بعد کسانی که تو خیابون با ماشین کورس بگذارند 10 هزار دلار جریمه می شوند.
تازه چی ، پلیس هم می تواند گواهی رانندگی طرف را تا یک هفته توقیف کند . البته شاید اگر همین کار را تو ایران بکنند آب از آب هم تکون نخورد . کیه که اجراش کنه ؟ ولی این جا کسی با پلیس شوخی نداره . وقتی مثل عجل معلق جلوت را می گیره کار تمومه !
واسه همین هم جریمه سنگی تر این جا کار می کنه. همه از ترس پلیس مثل آدم رانندگی می کنن. همه . بلا استثنا.
می گم خوبه این پلیس تورنتو تو ایران نیستش تا ببینه که در خیابو ن چی می گذره .
این جا که چیزی نیست.
واقعا ما به ندرت می بینیم کسی تخلف کنه و مثلا تو خیابون کروس بگذاره.
بیچاره ها خیلی ترسو هستند اصلا خلاف ملاف نمی کنن

Tuesday, April 3, 2007


ایران کانادا2003
خبر تازه این که دیگر دانشجویان ایرانی برای آمدن به کانادا و ادامه تحصیل یک جایی دارند که سوالاتشان را آنجا بپرسند و جواب بگیرند. یاهو گروه ایران کانادا 2003 دارد تلاش می کنه تا به کمک اعضای خودش در ایران و کانادا این امر را میسر کند. برای اطلاعات بیشتر می توانید به گزارشی که در این زمینه گرفتم رجوع کنید.

گزارش کامل را از اینجا ببینید در زمانه
امسال شب عیدی بر و بچه های ایرانی دانشگاهها ی کانادا حسابی مهمونی و جشن گرفتنند. البته بعضی از تازه واردین هم کلی بندگان خدا تنها بودند و دلتنگ خانواده اشان بودند.
در همین ارتباط گزارشی تو رادیو زمانه داشتم که می توانین آن را ببینید و بشنوید.
گزارش کامل را از اینجا ببینید در زمانه
این تکنولوژی!

چند وقتی می شه که نتونستم بنویسم. نه به خاطر این که وقت نکردم. برای این که یک خرابکاری درست و حسابی تو وبلاگم کرده بودم. دیگر هر چی می کردم وارد نمی شد. تا این که بالاخره امشب اردشیر که با ناناز اومده بودن سری به ما بزند درستش کرد و خلاصه ما را نجات داد. بابا این تکنولوژی اصلا چی چیه ؟ حال می خواد ها

Saturday, March 3, 2007

شاید باور نکنید اما حقیقت دارد. یک نفر از 5 سالگی تو کانادا بزرگ شود مثل بلبل فارسی حرف بزند . بله خانم بیتا امانی که از زنان موفق ایرانی هستند و استاد رشته حقوق دانشگاه کویین است. با او گفت و گویی داشتم که بد نیست شما هم ببینیدش .
گزارش کامل را از اینجا ببینید
بعد از مهاجرت چه کاره می شوی ؟
مهاجرت هم کلی بدبختی های خودش را دارد ملت پا میشوند می آیند اینجا با هزار تا دبدبه و کبکبه کسی قبولشون ندارد. زبان که نمی دونی هیچ ،مدرکت هم پشیزی ارزش ندارد . حالا آقای وزیر مهاجرت انتاریو می گوید که می خواهیم از تجارب مهاجرین استفاده کنیم و تخصص ها را هدر ندهیم. باید دید چه طور و چه وقت ؟

Saturday, February 24, 2007

" آشکار در ایران"
هفته پیش یک فیلم مستند از زندگی هم جنس گرایان ایرانی یا به قولی دگر باشان ایرانی در تلویزیون کانادا پخش شد که خیلی ها هم دیدنش. با کارگردان ایرانی این مستند تلویزیونی گفت و گویی داشتم که می توانید بخوانیدش.

click here

Tuesday, January 23, 2007

روزنامه نگاری یعنی چه؟
نیک آهنگ کوثر می گفتش از وقتی تو وبلاگش نوشته تو ایران اصلا روزنامه نگار واقعی نداریم، کلی بد و بیراه نصیبش شده
منم بهش گفتم ملت حق داشتند. چون که الان خیلی از برو بچه های مطبوعاتی عملا به یکی از نهادها و گروههای دولتی یا خصوصی وابستگی دارند. در غالب همکاری و یا حتی خنده دار از آن اصلا کارمند رسمی یک وزارت خانه هستند
حالا اشکال کار کجاست ؟ این که یمی از اولین و بدیهی ترین اصل روزنامه نگاری در کشورهای آمریکای شمالی و کانادا مستقل بودن روزنامه نگاران از هر نوع گروه و جناخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است
یعنی آنها حتی عضو یک حزب هم نمی شوند. چرا؟ واضح است . چون یه مردم متعهد اند.چون باید راست بگویند، چون باید با شهروندان صادق باشند
حالا فهمیدن چرا؟ ببینم شما چی فکر می کنید؟
با اکبر گنجی
اکبر گنجی دیشب در مراسم رسمی افتتاح اولین دوره آموزش روزنامه نگاران و نویسندگان حارجی مقیم کانادا در شریدان کالج حاضر شد. همان دوره من و پنج تا از بر و بچه های دیگر هم توش هستیم از آنجایی که نصف کلاس روزنامه نگار در تبعید محسوب می شوند، همه کلی از دیدن گنجی خوشحال بودند. البته حال گنجی خیلی رو به راه نبود ،این قدر که روزه می گیرد.ولی به هرحال شب خوبی بود.بچه های کلاس که از هر ملیت و فرهنگی توشان پیدا می شود و اکثرا هم به دلیل محدودیت های سیاسی و آزادی بیان به کانادا پناه آوردند با گنجی گپ و گفت و گو می کردند

Sunday, January 14, 2007

یکی از گزارش های من در بی بی سی جهانی به زبان انگلیسی در مورد وبلاگ ها
از اینجا ببینید click here
بی خانمان ها
برف دیر هنگام بالاخره بارید. اما چشم شما روز بد نبیند کلی دردسر آفرین هم شد. انگار دیگر کسی انتظارش را نداشته باشد. هم
غافلگیر شدند
دو، سه تا از اتوبان های تورنتو هم به دلیل واژگون شدن تریلر های سنگین در مسیر های شمال به جنوب ساعت ها بسته شدند
اینجا معمولا در سطح شهر گدا و دوره گرد و بی خانمان نمی بینی ، مگر در بعضی مناطق جنوبی شهر. چون شب ها اکثرا می دوند جاهایی که مخصوص بی سرپنا هاست می مانند . وقتی که هوا خیلی اوضاعش وخیم می شود ، دیگر شلترها و سرپناهها هم جای سوزن انداختن ندارند . مشکل بی خانمان های شهر دیروز و امروز کلی کار داده بود همه مسوولان شهری
از خیلی سال پیش وقتی یکی از زنان بی خانمان در تورنتو در سرما منجمد شد شهرداری موظف شد که برای بی خانمان ها شلتر بسازد.گفته می شود که بیشترین آنها هم پناهندگان و مهاجران و بومیان کانادایی هستند که این گروه آخرمااجرای مفصلی دارند که ابنجا جای گفتنش نیست.به هر حال نرخ بالای اجاره ها در تورنتو از نظر خیلی ها یکی از عوامل رشد بی خانمان هاست. بیش از 360 هزار نفر از اجاره نشینان در استان انتاریو 50 درصد از درآمدشان را صرف اجاره خانه می کنند

Friday, January 12, 2007

نماد کانادایی
امروز داشتم از جلوی می رفتم کلاس چشمم خورد به سی ان تاور تورنتو .نماد کانادایی. که درست در جنوبی ترین نقطه شهر کنار دریاچه قرار گرفته . یاد روزی افتادم که هنوز نیامده بودم اینجا و تو تهران یکی از دوستان تازه از تورنتو برگشته بود و خیلی با صبر و حوصله برای همه داشت از تورنتو می گفت . کلی از سی ان تاور تعریف کرد . می گفت اونقدر بلند است که وقتی پایینش هستی ، به سختی می توانی سرت را بلند کنی و قله برج را ببینی ! سی ان تاور، یا برج ملی کانادا یکی از عجایب دنیا به حساب می آید. بلند ترین ساختمان جهان ! این مرکز مهم ارتباطات از راه دور کانادا در عین حال کلی هم بازدید کننده دارد . هر سال 2 میلیون نفر از آن دید می کند . قد برج حدود 553 متر است که دراوایل دهه 70 میلادی ساخته شده است.مردم کلی خرج می کنند تا بروند داخل این برج و با آسانسور شیشه ای بروند اون بالا بالا ها و از اونجا تورنتو را زیر پاشون ببینند . بلبت سی ان تاور چیزی بین 20 تا 30 دلار تمام می شود و اگر هم خواسته باشی اون وسط آسمون در رستوران چرخان و رمانتیک ولی گران قیمت برج غذایی نوش جان کنید ، باید کلی پیاده شوید !
گلپا در تورنتو
فرداشب ایرونی های تورنتو دارند می روند پای آواز گلپایگانی بشینند و بروند اون دور دورا . قدیم ندیما . شنیدم کنسرت اکبر گلپایگانی فروش خوبی هم داشته . این دومین باری است که گلپایگانی در تورنتو آواز می خواند . بار اول که حدود دو سال پیش بود با استقبال خوبی مواجه شد . گلپایگانی اخیرا کارهای تازه ای هم آماده کرده که قرار است در کنسرت فردا شبش آنها را رو کند .
ضمنا جالب این که کشور مجارستان اخیرا به این هنرمند آواز ایرانی که از سال ها پیش در ایران ممنو ع الصدا شده بود ، دکترای افتخاری وشیر طلایی اهدا کرده است .

Thursday, January 11, 2007

بلاگت را ثبت کردی ؟
معلوم نیست قضیه نظارت اینترنتی با این همه واکنش منفی می خواهد چه شود ! این هم از اون خبرهای سیاسی _فرهنگی بود که مثل توپ صدا کرد . اینجا دیگه به جوک سال تبدیل شده . خیلی از برو بچه های بلاگر تا هم دیگر را می بینند می پرسند : وبلاگت را ثبت کردی ؟
نازلی کاموری که خیلی خوشمزه بر داشته زنگ داشته به سفارت ایران تو اوتاوا ،گفته چطوری باید وبلاگمون را ثیت کنیم
سفارت خانه ای ها هم که طبق معمول نه جواب درست حسابی به ارباب رجوع می دهند و نه اصلا حال این حرف ها را دارند ، جوابش را ندادند . خلاصه تا جایی که می دانم ول کن معامله نبود . ایمیل زده بود و کلی پیگیر بود ، می گفت : " نمی خواهم یک وقت خلافی کرده باشم ، خدای نکرده
به هر حال مسوولان باید یک فکری هم برای ایرانی های خارج از کشوربکند که وبلاگشان تو لیست از قلم نیافت.http://www.bbc.co.uk/persian/interactivity/debate/story/2007/01/070109_h_bloggers_register.shtml

Monday, January 8, 2007

می روم مدرسه !
الان دارم از کلاس می آیم . جای شما خالی چه کلاسیه .روزنامه نگاری به سبک کانادایی برای امثال بنده که از این طرف و اون طرف دنیا آمدیم این سر دنیا . استادامون هم همشون حرفه ای هستند . فقط بدیش این است که باید هر شب تا " اوکویل " بریم . یک دو ، سه ساعتی با اجازه تون تو راهیم . ولی چاره چیه ؟ آن که طاووس می خواهد ....
بر و بچه ها هم جمع اند . ایرونی ها را می گم . یک شون نیک آهنگ کوثر است .
کلاس ها را شب ها گذاشتند که همه به کارشون برسند . ولی یک چیزی بگم ، آدم وقتی یک دوره آکادمیک تو دانشگاهها و کالج های کانادایی بر می دارد تازه می فهمد که درس خواندن یعنی چی چی ؟ سیستم آموزشی در امریکای شمالی به نظر من کلی با جاهای دیگر بویژه مملکت ما فرق دارد .
مهم ترین موضوع ، اینجا کار گروهی است . همه چیز یک جوری روی کار گروهی و تحمل دیگران و هماهنگ شدن با گروه می چرخد . می خواهم بگویم که از همون کلاس اول ابتدایی هم همه برنامه ریزیها حول محور کار گروهی می چرخد .
و شاید هم یکی از رمز های موفقیت این مردم همین باشد ، چون همین آدم ها وقتی بزرگ می شوند و وارد اجتماع می شوند ، با گروه به حدی خوب کار می کنند که به اهداف از پیش تعیین شده اشان می رسند .
برای همین مسایلی از قبیل زیر آب زنی و چوب لای چرخ گذاشتن دیگری و ... کمتر اینجا دیده می شود .
این هم خودش یک فرهنگ خاص است که اینجا بهش خیلی توجه می شود . خلاصه ما هم قراره تو کلاسمون کار های گروهی زیادی انجام بدهیم . شاید ما برو بچه های ایرانی هم پروژه های مشترک داشته باشیم . داریم تمرین کار گروهی می کنیم !

Monday, January 1, 2007

نمايشگاه هنر افغانستان در کانادا
همزمان با آغاز سال نو ميلادی و فرارسيدن عيد قربان، نمايشگاه هنر افغانستان، شامل مجموعه ای نفيس از آثار هنری و صنايع دستی هنرمندان اين کشور، توسط جمعی از افغانهای مقيم تورنتو در کانادا بر گزار شده است.

گزارش کامل را از اینجا ببینید در بی بی سی
مقوله کسب و کار کانادایی
چند وقت است می خواهم از شغل و کسب و کار در تورنتو بنویسم . که انصافا یک مساله مهم برای همه مهاجر هاست .سالی 120 تا 130 هزار مهاجر جدید وارد کانادا می شوند . رقم خیلی بزرگه ! از این تعدادا حالا 40 درصدشون می آیند مستقیم تورنتو زندگی می کنند . اولش که خب با همون پول و پله ای که از کشورشون آودند یک جوری روزگار می گذرونند . ولی بعدش چی ؟ بالاخره باید یک کاری پیدا کرد . تا کی می شود از جیب خورد ؟ خب ، اینجاست که مشکل شروع می شود .اگر خیلی جوان باشی و زبر و زرنگ می توانی بروی یک جایی تو این رستوران ها ، کافی شاپ ها ، مغازه ها و خلاصه هر کاری کنی
حالا فرقی نمی کنه یا با همین کانادایی ها یا با کامیونیتی ایرونی ها . که البته کار کردن با هاشو هم همچین آسون نیست !
دستمزدها هم تو این جور کارها 6 تا 8 دلار بیشتر نیستش . اما اگرکمی جاافتاده تر باشی و قبلا سابق کار و پست و مقام و تخصصی داشته باشی ، بهتر ه که قبل از خروج از ایران همه را برای مدتی ببوسی بگذاری کنار .چرا ؟ خب ، چون که وقتی وارد این مملکت می شوی اولین چیزی که برای استخدام ازت می خواهند یک رزومه است که همون سوابق کاری و تحصیلی است که باید روی کاغذ آمده باشد .بعدش هم یک تجربه کانادایی است !!!!!
حالا آنی که بیچاره مثل ما تازه پاش رسیده به کانادا از کجاش باید تجربه کانادایی بیاورد ؟ این خودش سوا لی است که باید به آن جواب داد .
چند تا راه می آید پیش پایت . البته بعد از کلی پرس و جو و تحقیق و تفحص . اولین و ساده ترینش که این برادران کاادایی هم بدوشون نمی آید ، کار داوطلبانه یا به قول خودمون " مفتکی است " . که خودش یک مقوله مفصل است . دومیش تن دادن به هر نوع کاری است ، حتی اگر دوستش نداشته باشی و اگر در تخصصت نباشد . و سومین راه هم این است که بروی و از نو شروع کی به درس خواندن تو کالج ها و دانشگاههای کانادایی .اونوقت وقتی کلی پول خرج کردی بروی بهت کار بدهند.
البته ناگفته نماند که برای بعضی ها هم این امکان هست که با سرمایه ای که با خودشان آوردند یک کسب و تجارتی راه بیاندازند و کسب در آمد کنند
تورنتو، ونکوری دیگر ؟
واقعا هوا دیگر شورش را در آوده ! دانشمند ها اعلام کردند که سال 2007 میلادی گرم ترین سال برای کانادایی ها خواهد بود . دو ، سه روزی هم هست که هوا دور وبر،10 درجه سانتی گراد است . این یعنی رکورد گرمای هوا نسبت به سال های گذشته
روزنا مه ها این روزها تیتر ها و مطالب زیادی را به این موضوع اختصاص می دهند همه می پرسند : آیا تورنتو قرار است بشود ونکوری دیگر ؟ چون ونکور یکی از شهرهای معتدل و خوش آب و هوای کانادا است که خیلی از پول دارها اونجا را برای زندگی انتخاب می کنند . البته کیلومتر ها و فرسنگ ها با تورنتو فاصله دارد . درست در منطقه غرب کانادا کنار اقیانوس واقع شده در استان بریتیش کلمبیا .

آغاز سالی دیگر


سال نو در تورنتو دیشب راس ساعت 12 سال نو شد . خیلی ها تا صبح بیدار بودند . هوا هم که بد نبودش . تو خیابون ها یا مراسم
جشن سال نو .امروز هم که تعطیل رسمی است . باز هم مثل خیلی از مراسم دیگر ایرانی ها هم سال نو را برای خودش جشن گرفتند .کلی کنسرت منسرت تو این تورنتو برگزار شده .برای سال نو خیلی ها هم مراسم پارتی برگزار کردند .بالاخره فرصت خوبی هم برای پول در آوردن گیر می آید .بلیت های بالای 20 دلار فقط برای ورود به پارتی . آن هم نه با کنسرت زنده ، فقط با یک دی جی !دیشب " داون تاون " تورنتو هم شلوغ بود . تقریبا همه دیسکو ها و رستوران ها با موسیقی و مراسم سال نو تا دیر وقت برنامه داشتند .

سال نو در تورنتو

دیشب راس ساعت 12 سال نو شد . خیلی ها تا صبح بیدار بودند . هوا هم که بد نبودش . تو خیابون ها یا مراسم جشن سال نو.
امروز هم که تعطیل رسمی است . باز هم مثل خیلی از مراسم دیگر ایرانی ها هم سال نو را برای خودش جشن گرفتند.
کلی کنسرت منسرت تو این تورنتو برگزار شده .برای سال نو خیلی ها هم مراسم پارتی برگزار کردند.
بالاخره فرصت خوبی هم برای پول در آوردن گیر می آید.
بلیت های بالای 20 دلار فقط برای ورود به پارتی . آن هم نه با کنسرت زنده ، فقط با یک دی جی!
دیشب " داون تاون " تورنتو هم شلوغ بود . تقریبا همه دیسکو ها و رستوران ها با موسیقی و مراسم سال نو تا دیر وقت برنامه داشتند.

سال نو میلادی مبارک


دوستان: نیک آهنگ کوثر حسن زارع زاده اردشیر ندا دهقان ابوالحسن مختاباد افشین سبوکی پرستو دوکوهکی مهدی جامی یونس شکرخواه امید معماریان سبیل طلا باغ بم اکرم دیداری فرناز قاضی زاده اسد امرایی شادی صدر وبلاگ گروهی چند روزنامه نگار بازنگار ناناز اویسی کارکنان همشهری
لینکستان: اطلاعات کانادا کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو شغل یابی در کانادا شبکه کاریابی ایرانیان تورنتو تحصیل در کانادا