Sunday, February 3, 2008

Iranian popies immigrant to Canada

There are four of them leaving freely in toronto; all family members. two kids with their parents!

Can you imagine?

when I first met their Iranian owner I was amazed. I questioned her about how difficult it was to leave Iranian borders with four dogs to Canada, she just caught a deep breath. "It was like a night mare!"

I already knew about the Iranian new restrictions that had made every thing horible for the pet keepers in Iran. Even dogs are being discriminated!

Carrying dogs in car has been officially forbidden by the new states rules. What is the penalty for the offenders? At least a month of the vehicle suspention plus additional fees and fines!

Once when the Iranian police forces relized that you have a puppy on the board even your drivering licence will be suspended for at least a month.

So that seemed unbelievable to me to see an Iranian immigrant family came to Canada along with four cute dogs. Here they are enjoying theri pease.

Tuesday, January 8, 2008

Canada Job market!

I was just talking to a friend of mine, dicussing how immigrants have hardships finding job in their new country.
Although she is a white Canadian born person, she pointed out a truth here.
Saying that this is the way how Canada rlies on immigrant labour forces!
this is reality of Canadian life though.
People come here with a high profesional backgorund and well educated record, but
majority of them can not find their own carreer.Why? because as an immigrant you need to have the Canadina experience and upgrated skilles.
To be survived in this country in the very early years of your arrival, you
have to put on iron shoes, be pation and be ready to start from zero degree.
So there is no wonder why Canada is a very progresive country in the world!
most its labour forces are well educated and skilled workers.
but tell you something: if you are planning to move to this land, start working on your language skills, and be concern about studying in college or university.
Its worthy to spend time and money to upgrade yourself, then you will be integrated faster.
You won't be a part of the labour force with the low wages for ever, will you?

Saturday, June 9, 2007

آخر کار روزنامه نگاری
باز هم این دوستان مطبوعاتی ما تو ایران دست گل به آب دادن. اصلا انگار نه انگار که این جماعت اسمشون روزنامه نگاره و یه
مسولیت هایی قراره داشته باشن. حتی دیگه برای کار کردن یه خبر به خودشون زخمت نمی دن در مورد صحت آن اقلا یه نگاهی به منابع اینترنتی بکنند
روزنامه اعتماد ملی چند روز پیش یه خبر کا ر کرده بود با این عنوان که کانادا یک دزد حرفه ای ماشین را از این کشور اخراج کرده
و او را به ایرا ن فرستاده است. بعدش هم سایت حادثه عینا همون خبر را روی صفحه گذاشته است
در حالی که اگه این دوستان به خودشون یه زحمت کوچولو می دادن و تو اینترنت جستجومی کردن فقط با صرف چند دقیقه وقت چنین اشتباه فاحشی را در مورد یک جوان ایرانی که مبتلا به بیماری روحی اسکیزوفرنیا یعنی مشکل چندگانگی شخصیت است نمی شدند. داستان زندگی بهنود سعادت خانی که به نا روا از کانادا اخراج شد، همین الان هم تو چند سایت و وبلاگ هست. روزنامه ها و رادیو و تلویزیون کانادا هم راجع بهش کلی حرف زدند . اونوقت روزنامه فخیمه اعتماد ملی چنین عنوانی را بدون تحقیق و مطالعه به این بنده خدا می دهد
این هم دیگه آخر کار روزنامه نگاریه والله

Tuesday, May 29, 2007

اختلاط فرهنگ ها
امشب که از کالج بر می گشتیم به اتفاق یکی از هم کلاسی های خوب افغانمان ، آقای کریم پارکر که از نویسندگان و روزنامه نگاران
مقیم تورنتو هستند کلی راجع به زندگی افغان های مهاجر تو کشوری مثل کانادا حرف زدیم. جالبه که به زعم ایشون هم هنوز خیلی از خانواده های افغان با همون فرهنگ و اعتقادات سنتی خودشون زندگی می کنند. هر چند که بعضی از آنها هم با فرهنگ جامعه جدید خودشون را تطابق دادند و خوبی آن را گرفتند و بدی آن را گذاشتند
یاد یکی از دوستان جوان افغانم افتادم. پارسال با هم تو کالج هم کلاس بودیم.تقریبا 20 ساله بود. روزها می آمد کالج و شب ها می رفت تو یه پیتزا فروشی سخت کار می کردش. طفلکی سر کلاس اصلا رمق نداشت.این دختر افغان نه ابرو بر می داشت و نه آرایش می کرد و موهای صورتش را اصلاح می کرد. پدرش هم چند سال پیش فوت شده بود و او مسوول بخش اصلی مخارج خونه بود. می گفت مادرش اجازه نمی ده که حتی با جنس مخالفش تلفنی حرف بزند و برود بیرون
می گفت دلش می خواهد که با پسر دلخواهش دوست بشود و بعد با ان کسی که دوست دارد ازدواج کند اما در فرهنگشون این کار محال بود. می گفت البته اینجا بیشتر آزادی دارم تا افغانستان ،اینجا لااقل می تونم بروم درس بخونم و برم کار کنم
خلاصه کلی یاد این دختر کردیم.یادش به خیر

Monday, May 21, 2007


ترازدی مهاجرت

تراژدی یک پسر ایرونی 23 ساله را که داره به ایران دیپورت می شه را شنیدین ؟ کلی رسانه های کانادایی راجع بهش حرف زدند
گزارش کامل را از اینجا ببینید در زمانه

کانادای انگلیسی

امروز کانادا تعطیل رسمی بودش. سه روز تعطیلی داشتیم . سالگرد تولد ملکه ویکتوریا ( ملکه انگلیس که در 24 ماه می 1819 به دنیا آمده بود) را هر سال تو کانادا جشن می گیرند. کاناادا به عنوان مستعمره انگلیس، سالیان سال است که این کار را می کند .
همه جا تعطیل می شود . مردم هم از فرصت ستفاده می کنند می زنند می روند مسافرت و اردو.
هوا هم که دارد کم کم اگه خدا بخواهد گرم می شه .الا ن هم داشتند تو خیابون ها آتیش بازی می کردند



دوستان: نیک آهنگ کوثر حسن زارع زاده اردشیر ندا دهقان ابوالحسن مختاباد افشین سبوکی پرستو دوکوهکی مهدی جامی یونس شکرخواه امید معماریان سبیل طلا باغ بم اکرم دیداری فرناز قاضی زاده اسد امرایی شادی صدر وبلاگ گروهی چند روزنامه نگار بازنگار ناناز اویسی کارکنان همشهری
لینکستان: اطلاعات کانادا کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو شغل یابی در کانادا شبکه کاریابی ایرانیان تورنتو تحصیل در کانادا